تاج بهشتی...
هر تارش
چادرم تاج بهشتی است که بر سر دارم
یادگاری است که از حضرت مادر دارم
تیرها بر دل دشمن زده با هر تارش
من محال است که آن را ز سرم بردارم
هر تارش
چادرم تاج بهشتی است که بر سر دارم
یادگاری است که از حضرت مادر دارم
تیرها بر دل دشمن زده با هر تارش
من محال است که آن را ز سرم بردارم
باران می بارد!
تند تند تند...
...
بدون چتر بیرون می روی؟؟؟
خیس می شوی،
و
شاید...
...
باران می بارد!
باران نگاه...
برای خواهران کم حجاب
چادری بر سر ندارد با کمی آرایش است
دخترک قصدی ندارد در پی آسایش است
ظاهرش این را نمی گوید ولیکن باطنش
غرق در نور خدا و رحمت و آرامش است
ظاهری رنگین کمان دارد میان مردمان
کن نگاهی بر دلش بی رنگ و بی آلایش است
ای کسی که بد نگاهش می کنی،خود کاملی؟
طرز چشمانت چرا اینقدر غرق خواهش است
...
رهبر عالم بگفتا عیب و نقصش ظاهری است
ای امان از دست این ظاهر،که عیبش باطنی است
سجاد شکیب
چادرت برایت امنیت میاورد.
خیالت راحت...
گرگ ها همیشه به دنبال شنل قرمزی هستند...!
باران می بارد...
چادرت خیس می شود،گلی می شود!
اما چه باک،
وقتی عفت و حیایت نه خیس می شود نه گلی...
یک رنگ
می رود بیرون سراپایش سیاه
ســد محکم بهر طوفان نگاه
مدرسه،مسجد،نمی دانم کجا
هیبتش تنها بسان یک سپاه